پیشرفتهای چشمگیر ایران که حتی مخالفان هم نتوانستند نادیده بگیرند:
غیر قابل کتمان!
جمهوری اسلامی، در طی چهاردهه از انقلاب اسلامی پیشرفتهای چشمگیری را در حوزههای مختلف کسب کرده است که در برخی از گزارشهای سازمانهای بینالمللی نیز به گوشهای از آنها اشاره شده است؛ برای نمونه برنامهی توسعهی سازمان ملل در گزارش سال ۲۰۱۶ خود به بررسی شاخص توسعهی انسانی در ایران پرداخته است. این شاخص، ترکیبی است برای سنجیدن موفقیت در هر کشور، در سه معیار پایه از توسعهی انسانی: زندگی طولانی و سالم، دسترسی به دانش و معرفت و سطح زندگی مناسب. بر اساس این گزارش شاخص توسعهی انسانی ایران از ۰/۵۷۲ در سال ۱۹۹۰ میلادی به ۰/۷۷۴ در سال ۲۰۱۵ رسیده است. امید به زندگی نیز از ۶۳/۸ در سال ۱۹۹۰ به ۷۵/۶ در سال ۲۰۱۵ رسیده است.۱
این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، اینها چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانهاش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود. به چه مناسبت یک مجموعهی بهاصطلاح بینالمللیای -که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای بزرگ دنیا است- این حق را داشته باشد که برای کشورهای مختلف، برای ملّتهای گوناگون، با تمدّنهای مختلف، با سوابق تاریخی و فرهنگی گوناگون، تکلیف معیّن کند که شما باید اینجوری عمل کنید؟ اصل کار، غلط است.(۱۳۹۶/۰۲/۱۷)
همان انگیزههایی که به کشورهای اسلامی فشار میآورند تا موضوعات جهاد و شهادت را از کتابهای درسی حذف کنند در داخل نیز استمرار پیدا میکنند و خود را بهصورت خردهسیاستهای فرهنگی نشان میدهند.(۱۳۹۶/۰۳/۰۳)
هفده اردیبهشت سال گذشته، رهبر انقلاب در دیدار با معلمان با اشاره به
این که دبیر محترم شورای نگهبان به جای برخورد با متخلف، از او بخواهد استغفار کند، چند پیامد دارد:
یک؛ جامعه در می یابد، نظارت کارآمدی نداریم.
دو؛ توان برخورد نداریم و مجبور به توصیه اخلاقی هستیم.
سه؛ اعتماد عمومی را از دست می دهیم.
چهار؛ متخلف برای دفعات بعد احساس امنیت بیشتری دارد.
پنج؛ به نیروهای انقلاب حس "بی تفاوت باش" القا میکنیم.
شش؛ ما در حد حرف هم مبارزه با فساد نداریم، چه رسد به عمل.
هفت؛ از ترس فتنه ی فتنه گران، دو دستی همه چیز را می دهیم تا صدایی در نیاید.
سه سال پیش در عین ناباوری اصولگرایان روحانی رای می آورد و استحاله سیاسی شروع میشود
قرار بر این است که رهبر اقتدارش را از دست بدهد تا حذف سیاسی شود.
رهبر مقتدر را نمیشود حذف کرد
بنابراین مذاکرات را شروع کردند!
و در همان راستا هر صحبتی که آقا میکرد بلافاصله عکسش را میگفتند ولی با سیاست احترام ظاهری به رهبر!!!
پسر حجتالاسلام روحانی دهه 70 در خانه و بهوسیله «اسلحهای خاص» درگذشت و حرف و حدیثها و سؤالات مهمی پس از آن درباره قاتل و مقتول بروز کرد.
نامزدهای رقیب حجتالاسلام روحانی جزئیاتی در این باره میدانند اما در مناظره بهاحترام رئیسجمهور حتی کلمهای به لب جاری نکردند، با این حال با ناجوانمردی حجتالاسلام روحانی در به زبان راندن ادعای خلاف واقع و کذب، از جمله ماجرای 84 مواجه شدند. روحانی بهقدری در این مناظره پا را از حریم اخلاق فراتر گذاشت که عملیات روانی رسانههای ضدانقلاب و بدنامی همچون بیبیسی را برای منکوب کردن رقبای خود عیناً به کار گرفت، حال آنکه از عملیات روانی بودن آن باخبر بود.
افشای مباحثی درباره آنچه در ماجرای مرگ فرزند حجتالاسلام روحانی مطرح است، میتوانست تبعات مهمی برای روحانی به ارمغان بیاورد، اما این رقبا محجوبانه و مؤدبانه از طرح حتی گوشهای از آن و اشارهای به آن خودداری کردند.
ماجرای خانه 45 میلیارد تومانی دکتر حسن روحانی در ولنجک چیست؟
کرباسچی (شهردار وقت تهران) چه نقشی در هزینه کردن از جیب مردم و تصاحب اموال آقای کوچک یزدی داشت؟