توحید در جهان آفرینش
سوال: خداوند بزرگ در سوره انبیاء می فرماید:
«لو کان فیها الهۀ الا الله لفسدتا» (انبیاء / ۲۲)
اگر در زمین و آسمانها جز «خداوند یگانه» آفریدگاری بود؛ نظم آنها به هم میخورد اکنون بیان بفرمایید چگونه تعدد آفریدگار، موجب فساد در جهان خلقت؛ و پدیده آورنده اختلال در دستگاه آفرینش میشود، چه مانعی دارد دو آفریننده با هم در ساختمان جهان هستی تشریک مساعی و همکاری کرده و متّفقاً اقدام کنند؟!
پاسخ:
هدف و مفاد آیه را با دو بیان میتوان توضیح داد؛ و روشن نمود؛ یکی از آن دو بیان علمی و دیگری فلسفی است اینک هر دو را در اینجا به طور فشرده منعکس مینماییم:
۱٫ از مطالعه یک کتاب به خوبی میتوان فهمید که آن نوشته یک نفر یا چند نفر، در کتابی که یک نفر نوشته است یک نوع همآهنگی مخصوصی درمیان عبادات، تعبیرات مختلف کتابات و اشارات، عناوین و تیترها، طرز ورود و خروج مندرجات و خلاصه در تمام قسمتها، یک نوع وحدت، هماهنگی به چشم میخورد، چرا؟ زیرا همگی زاییده یک فکر و تراوش یک قلم است در صورتی که یک چنین هماهنگی در کتابی که دو نفر نوشته باشد؛ وجود نخواهد داشت: هرچه هم همفکر، همسلیقه باشند، باز؛ آثار اختلاف در بسیاری از قسمتها که اشاره نمودیم به چشم خواهد خورد.
جهان آفرینش که خود بزرگترین کتاب تکوین است تمام افراد بشر قادر به شمردن صفحات آن نیستند تا آنجا که بشر قادر به خواندن آن شده است در تمام صفحات و سطور آن، یک نوع نظم معین و پیوستگی خاص و هماهنگی غیر قابل توصیفی مشاهده نموده است و این مطلبی که جملگی برآنند.
تمام دانشمندان جهان از ستارهشناس؛ اتمشناس، فیزیکدان، شیمیدان و حیوانشناس و گیاهدان؛ اتصال و پیوستگی و هماهنگی تمام اجزای آن را با یکدیگر تصدیق کرده همگی میگویند: «نظم واحد و تدبیر یگانهای بر این جهان حکومت میکند و نظامی که بر منظومه شمسی ما حکومت مینماید»، بدون کم و زیاد یک اتم، که اگر میلیونها از آن را روی هم بگذاریم نقطههایی را تشکیل میدهند، نیز حکمفرما میباشد.
قوانین و نوامیسی که بر جهان حکومت میکنند آنچنان عمومی و کلی است که از آزمایش کوچکی در گوشههایی از این جهان میتوان یک قانون کلی و عمومی که بر سراسر جهان آفرینش حکومت میکند، از آن بدست آورد.
قانون جاذبه و دافعه بر سراسر جهان حکومت مینماید، و هیچ موجودی از این قانون مستثنی نیست.
تمام گیاهان و جانداران تحت قانون تلقیح، تولید مثل مینمایند شباهت در خلقت حیوانات؛ آنچنان زیاد است که گروهی را بر آن داشته است که تصور کنند که همگی ریشه واحدی دارند و … .
خلاصه به این سو بنگریم و از هر کسی سوال کنیم همه این حقیقت را تأیید میکنند که: در سرتاسر جهان هستی، آثار وحدت و یگانگی و نظام واحد؛ به خوبی به چشم میخورد.
هرگاه مبدأ جهان یکی نبود و دو رأی و دو فکر بر جهان حکومت میکرد، طبعاً وضع جهان آفرینش غیر از این بود، از پیوستگی، هماهنگی، نظم و تدبیر یگانه، خبری نبود، و نتیجه یک چنین از هم گسیختگی همان فساد در دستگاه خلقت و نظام آفرینش است.
وقتی «هشام بن حکم» از امام صادق -علیه السلام- پرسید دلیل بر یگانگی خداوند چیست؟ امام در پاسخ وی چنین فرمود:
«اتصال التدبیر و تمام الصنع، کما قال الله لو کان فیها الهۀ الا الله لفسدتا»[۱]
فهم پیوستگی و دوام نظام هستی و تمامیت آفرینش، دلیل بر یگانگی او است همانطور که خداوند فرموده است:
«اگر در سراسر زمین و آسمان جز خداوند یگانه، آفریدگاری بود. نظم آنها بر هم میخورد.»[۲]
۲٫ بیان دیگر، بیان فلسفی است که در برخی از آیات قران به آن نیز اشاره شده است و آن اینکه: هرگاه بر زمین و آسمانها دو آفریننده حکومت نماید؛ این دو خداوند، یا مماثل و همانند یکدیگرند؛ یا با یکدیگر اختلاف و تباین کلی دارند.
هرگاه مماثل و همانند یکدیگر باشند؛ مانند دو انسان که بر اثر شباهت کامل و جهت اشتراکی که در میان هر دو وجود دارد مثل یکدیگر شمرده میشوند، در این صورت باید در یک قسمت شبیه و همانند یکدیگر باشند، اما در یک قسمت دیگر با هم اختلاف داشته باشند زیرا معنی ندارد که دو موجود از هر جهت مانند یکدیگر باشند و هیچ گونه تفاوتی دربین آنان نباشد، حتی دو برادر دوقلو و همزاد، که از نظر شکل و قیافه و رنگ و اندازه قامت و آهنگ صدا و … مانند یکدیگر باشند، باز در جهاتی با هم و لااقل لحظه تولد و مکان و ماده و سازنده بدون روح و …با هم فرق خواهند داشت.
و نتیجه فرض دو خداوندی ترکیب است، ترکیب از «جهت اشتراک» ولو در اصل هستی و وجود؛ و از جهت اختلاف که موجب تعدد و دوگانگی آنان میباشد و چون براهین فلسفی ثابت کردهاند که خداوند باید بسیط باشد در این صورت یک چنین فرض (دو خداوندمماثل و همانند یکدیگر)، باطل خواهد بود.
از این جهت ناچاریم بحث را روی دو خدای متباین در تمام هستی متمرکز کنیم، دو خدایی که هیچ نوع جهت وحدت و اشتراکی در میان آنان نباشد و از نظر ذات و هستی، کاملاً با یکدیگر مخالف و مباین شمرده شوند.
ناگفته پیداست آثار و افعال دو موجود مباین باید مانند ذات خود آنها ، مباین و مخالف شوند، زیرا تصور ندارد که دو موجود متباین که کوچکترین نقطه اشتراک و وحدتی در میان آنها موجود نباشد در عینحال از نظر فعل و اثر یکسان و یکنواخت گردند.
هرگاه یک چنین دو خداوندی، بر عالم آفرینش حکومت کنند تدبیر هر کدام مباین و مخالف دیگری خواهد بود؛ و نتیجهی حکومت دو تدبیر مختلف بر زمین و آسمانها؛ برهم خوردن نظم و از هم گسستگی روابط و بروز اختلاف در دستگاه آفرینش و از بین رفتن هماهنگی از نظر اداره خواهد بود.
در صورتی که ما در جهان خلقت، خلاف آن را مشاهده میکنیم زیرا میبینیم اگر جاندار آفریده است، تمام جهان را آنچنان با او هماهنگ ساخته؛ و هستی امور را با هستی دیگران آنچنان پیوند داده، که گوئی که همهی جهان هستی برای خدمت و کمک به آن آفریده شده است، و این نوع هماهنگی، حاکی از آن است که ارادهی واحدی بر جهان حکومت میکند.
به این طرز استدلال در «سوره مؤمنون آیه ۹۱» نیز اشاره شده است.
بنابراین هم استدلالات فلسفی و هم مطالعات علمی این حقیقت را ثابت میکند که بر سراسر پهنهی هستی یک اراده، یک مشیت و یک ذات پاک حکومت میکند.
پینوشت
[۱]. بحار الانوار / ج ۳ / ص۲۰٫
[۲]. برای توضیح بیشتر به کتاب «خدا را چگونه بشناسیم» مراجعه فرمایید.
منبع
مجله مکتب اسلام / شماره ۲ / سال ۱۴ / صص۲۱-۲۴ .
ثبت شده در سایت مرکز اشاعهی ایمان طی شماره 2270
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.